ان شاءا...
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر، به خواستگاری دختری می رود...
پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم...!!
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می رود،
پدر دختر با ازدواجشان موافقت می کند و در مورد اخلاق پسر می گوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت می کند...!
دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت می کند،
با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟؟؟!
نظرات شما عزیزان: